اميرحسيناميرحسين، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

★ ★سام من امیر حسین ★ ★

اميرحسين و بازي فكري

1391/7/26 8:53
نویسنده : مامان ستاره
1,174 بازدید
اشتراک گذاری

اين روزها سرم شلوغه ها صبح زود از خواب پا ميشيم تو رو ميبرم مهد با وجود اينكه ما الان سه نفرهستيم چنان خونه در طول روز ريخت و پاش ميكني تازه الان كه اينقدر باهات صحبت كرديم داري بهتر ميشي كه خلاصه من بيچاره همش درگير تميزي و جمع و جور كردن خونه هستم تا هم به خودم ميام ميبينم كه بايد بيام دنبالت و بيايم خونه تمرينات كلاس موسيقيت هم چند برابر شده و هر روز تمرين داريم و خلاصه باهات خيلي درگيرم تا بهت ياد بدم و تو هم تمريناتت رو بزني و يه وقتايي حوصله نداري و تمريناتت رو تموم نميكني خلاصه ديگه روزم شب شده و روز جديد و كارهاي بيشتر اون وقت بعضي ها ميگن اگه بچه اول بره مدرسه بهتره بچه دوم رو بياري واقعا كسايي كه اين حرفها رو ميزنن فكر كنم يا تجربه اش رو ندارن يا خيلي بهشون خوش ميگذره من كه هنوز اميرحسين مدرسه نميره بدجور دارم اذيت ميشم چه برسه زماني كه هم ميخواي شب بيداري بكشي و هم اينكه به تكاليف برسي هم خونه هم خودت واااااااااي بيخيال الان هم من ميگم اشتباه كردم كاش 4 سالش بود بچه دوم رو آورده بودم اختلاف سن كمتر خيلي خيلي  بهتره بگذريم

چند شب پيش به من ميگفتي بيا جورچين بازي كنيم تو درست كن من خرابش ميكنمتعجب ميگم آخه چرا من دارم اينهمه زحمت ميكشم خرابش كنيم اميرحسين هم با خوشحالي ميگه دوست دارم آخهههههههههههنیشخند

يه عادت بدي هم كه پيدا كردي خيلي تو خونه با مايو ميگردي كه هي داري بهتر ميشي از بس بهت ميگممممممم

چه خوشحال هم ميشه

اينم از بازي ما قصه ما به سررسيد كلاغه به خونه اش نرسيدنیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان ارمیا و ایلمان
26 مهر 91 9:26
الهی . ای بابا من و شما تازه اول کاریم. نی نی هامون که بیاد سخت تر هم میشه. باور کن من هم همش دارم خونه رو جمع و جور می کنم. خسته شدم از بس اسباب بازی یا خراب کاری های ارمیا مثل شکستن چیزی و ...جمع کردم. تازه می شکنه بعد اشاره میک نه برو جارو بیار جارو کن. امان از این بلاچه ها. ولی خدا رو شکر کنیم که سالمن و بازیگوشی میکنن. بیچاره ها چقدر چغولی کردیم ها.


واقعا من يكي شما رو شديدا درك ميكنم حداقل خوبه تو اين دنياي مجازي ميتونيم چغوليشون كنيم
مامان نیره
26 مهر 91 10:12
الهی امیرحسین جون داری داداش دار می شی


وا نيره جون مگه نميدونستي يا فراموشت شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟dovomin-miveh-ma.niniweblog.com اين آدرسشه ديگههههههه
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
26 مهر 91 11:10
خوب خاله جون انقدر مامان رو اذیت نکن. میدونی مامان و آلوچه نیاز به استراحت دارن.


آي گفتي سعيده جون مرسي گلم
خاله سیما
26 مهر 91 15:33
سلام
ای ول به امیر حسین
میگم دختر خاله هم همش با شورت و گاهی هم فقط با پمپرز می گرده تو خونه چقدر این دو تا شبیه به همن !!!



هههههههههه اي دختر خاله بلا اما خاله سيما پسر اشكال نداره اما دختر نه بدههههههههه
مامان سارا
27 مهر 91 3:48
وای وای امان از کارای خونه و ریخت و پاشای اینا
کی میخواد تموم بشه خدا میدونه


سارا جون مطمئنا تمومي نداره بزن قدش كه همدرديم
خاله ي اميرعلي
27 مهر 91 15:43
سلام خانومي
خوبيد؟آلوچه ي خوشمزه ي ما در چه حاله؟
واقعا بچه داري چقدر سخته؟مگه اميرحسين جون سرويس مهد نداره كه شما ميبرين و ميارين؟
ولي از يه طرفم خوبه ديگه انقد با اميرحسين جون سرگرمي كه وقت زود ميگذره من اينجا از بيكاري نميدونم چيكار كنم و روزمو به شب برسونم


مرسي عزيزم خوبه آره بچه داري خيلي سخته بخاطر اينكه مهدش خيلي به خونمون نزديكه تقريبا يه خيابون فاصله اس خودم ميبرم ميارمش عزيزم
خاله ي اميرعلي
27 مهر 91 15:43
مرسي كه با همه ي كارات بهمون سر ميزني


خواهش ميكنم عزيزم
مامان امیرعلی
27 مهر 91 22:31
آخی عزیزم.دیگه چیکاراکه نبایدبکنیم تااین شیطوناراضی بشن
دخترم عشق من
29 مهر 91 8:07
سلام ستاره جون خوبی عزیزم . خسته نباشی با این همه کار و مشغله مامان فداکار . من فکر میکنم بچه ها در هر سنی که باشن مشغله های خاص خودشون رو دارن ولی عزیزم نگران نباش کم کم امیر جان مستقل میشه و کاراش رو خودش انجام میده بچه دوم که میاد بچه های اول مستقل تر میشن ..امیر جان رو از طرف من بوسه بارون کن و مواظب خودت هم باش عزیزم


مرسي گلم حتما شما هم فاطمه جون رو ببوسين
مامان رومینا
30 مهر 91 13:59
آی آی امیرحسین شیطون.این بچه ها هم فقط دوست دارن ما بسازیم اونا خراب کنن.
مریم مامان امیررضا
30 مهر 91 22:45
ای وای راست میگی واقعا هر چه زود تر باشه بهتر... خدا کمکت میکنه. انشاالله اولین لبخند نی نی دومی همه خستگیت رو می بره.
واقعا خراب کردن این جورچین ها خیــــــــــــــلـــــــــــــــــــــی حال میده افریـــــن امیر حسین جون هر کاری دوست داری بکن که خوشحالی حق همه بچه های عزیزه


ههههههههههه از دست شما مريم جون اما خداييش راست ميگي خيلي حال ميده
مامی ندا
2 آبان 91 7:40
سلام
ستاره این پسره شیطونت به کی رفتهههههههههه
ای جاان
ستاره جون بزار کنجدت بیادددد بهت میگممم وقت سر خاروندن برات نمیمونه منو ببین دیگه وبلاگ هم نمیرسم اپ کنم

قيافش كه به باباش رفته اما شيطوني هاش به من راست ميگي ميدونم كه اون موقع ديگه نميشه زياد به وبلاگ ها سر بزنم
asal
7 آبان 91 7:58
عزيز خاله هوا ديگه سرد شده شلوار يادت نره.