اميرحسين و چك آپ داداشيش
سلام اميرحسين من خوبي ؟همونطور كه بهت قبلا قول داده بودم ديروز وقت داشتم براي چكاپ ماهانه ،اول از همه جواب آزمايشم رو گرفتم كه اين مثلا آزمايشگاه اون آزمايشي رو كه دكتر برام نوشته بود رو اشتباه از من گرفته بودن خلاصه اش كنم اما حسابشون دارم آزمايشم رو گرفتم و اومدم مهد دنبالت و بهت گفتم كه قراره بريم دكتر خيلي خوشحال شدي و وقتي رسيديم مطب خانوم دكتر كلييييييييي با منشي خانوم دكتر صحبت كردي منشي خانوم دكتر ازت پرسيد ميخاين اسم داداشت رو چي بزارين؟تو هم گفتي پويان عجيب خوشت اومده ها از اين اسم جالب اينجاست كه من اولش فكر ميكردم شايد يكي از همكلاسيهات باشه اما پرسيدم گفتن تو كلاس پويان نداريم!به منشي ميگفتي ما وسايلامون رو حاضر كرديم لباس خريديم براي داداش آلوچه و.... تا نوبتمون شد كلي تعريف كردي جلوتر از من وارد اتاق خانوم دكتر شدي و يه سلام بلند كردي من خوابيدم رو تخت تا دكتر صداي قلب بچه رو بشنوه يه جوري آروم وايسادي و گوش ميدادي كه خنده ام گرفته بود .خلاصه كه خيلي شيريني اميرحسين و از اينكه ميبينم اينقدر خوشحالي كه ميخواي داداشي داشته باشي من هم خوشحالم خيلي وقتا مياي و شكم منو بوس ميكني يا اسباب بازي كه مياري دو تا ماشين برميداري يكيش رو ميزاري رو شكم من و ميگي آلوچه اينم ماله تومن بيشتر اميدوار ميشم كه با هم خوب هستين در آينده.
اينم يه عكس تو مطب كه به زحمت ازت گرفتم از بس بالا پايين ميپريدي