اميرحسيناميرحسين، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

★ ★سام من امیر حسین ★ ★

چيزي نمونده .........

1390/12/23 0:15
نویسنده : مامان ستاره
516 بازدید
اشتراک گذاری

سلام اميرحسين جونم یکسال گذشت خوب بد تلخ شیرین هرچی بود به سادگی داره تموم میشه. چيزي به پايان سال نمونده و ماماني به هيچ كاريش نرسيده

آخر سر باید همین بلا رو سر خونه بیارم زود تموم میشه خونه تکونینیشخند

[تصویر:  L00805979186.jpg]

ماشالا خواهري كه همه كاراشو انجام داده .من موندم كه از كجا شروع كنم فردا يه عالمههههههههههه كار دارم از مهدتون هم بهمون اطلاع دادن به علت خطرات چهارشنبه سوري بايد زود بچه هارو ببرين خونه يعني ساعت 1 ظهر بايد بيارمت خونه فكر كن يه عالمه كار و بار باید خودمو سریع برسونم مهدناراحت ديگه نميدونم چي بگم راستي اگه امام رضا طلب كنه قراره سال تحويل اونجا باشيم بابايي خيلي دلش ميخواد بره حرم امام رضا هفته آينده هم مهدتون به كل تعطيله، حداقل دلخوش به اين بودم كه شنبه بزارمت مهد تو خونه به كارام برسم نميدونم چيكار كنم عيد امسال هم كه بي روحه بي روحه مثلا چيزي به پايان سال نمونده از سبزي و طراوت بهار كه خبري نيست تازه امروز علاوه بر اينكه هوا خيلي سرد شده بود يه كوچولو برف هم باريد .برات مثل هميشه بهترينها رو آرزو ميكنم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

خاله ی امیرعلی
23 اسفند 90 0:57
سلام عزیزم
پیشاپیش سال نو مبارک
چه سعادتی خوش بحالتون التماس دعا دارم...
امروز اینجا هم حسابی سرد و از صصبح تا بعداز ظهر برف میبارید


اينم از بهار
مامان نسترن
23 اسفند 90 1:17
سلام ستاره جون...خسته نباشی گلم.وای من دقیقا میفهم چه حالی داری. امیدوارم پسملی عزیزم قدر مامان مهربونشو بدونهچهارشنبه سوری جوبی داشته باشی


مرسي عزيزم شما هم خسته نباشيد
مامان حارث
23 اسفند 90 9:45
سلام خاله
وای خیلی مواظب خودتون باشید خیلی بترسم



نه من نميرم بيرون ميترسم خيالت راحت باشه
مامان نسترن
23 اسفند 90 12:46
واست آتیش روشن کردم که اخر زمستونه / چهار شنبه ی اخر سال قلب من آتیش بارونه
غمهاتو آتیش میزنم سرخی آتیش مال تو / چشم حسودا کور شه از عشق میون من و تو



قربون معرفتت مرسي نسترن جون
مامان پسر خرداد
23 اسفند 90 13:03
سلام عزیز .خوبی نمی دونم چرا اینجوری شدم اصلا دل و رمقی برای تازه شدن و نو شدن ندارم اصلا دوست ندارم خونه درست کنم به قول تو اصلا حس بهار و سال جدید رو ندارم . زندگی شده یکنواخت .
راستی منظورت از نظرات نیست برای تو یا برای من؟


نه براي تو تو وبلات نبودن.واقعا خبري از نوشدن و تازه شدن نيست
مامان سارا
23 اسفند 90 13:41
سلام
چرا اينقدر گرفته اي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انشاله كه سفر زيارتي رديف بشه و بري و آب و هوايي عوض كني


شايد .........
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
23 اسفند 90 14:22
انشالله کارهات زودی تموم میشه و سفر حالتو جا میاره. ما رو هم دعا کن. هرچند من هم میرم مشهد ولی فکر نکنم سال تحویل حرم باشم.
بوس واسه پسر گلم


سفربه سلامتي سال خوبي داشته باشين
mami neda
23 اسفند 90 22:19
سلام عزیزم.. ایشالا کاراتم به موقع تموم بشه و سال جدیدو با دل خوش اغاز کنی سفر خوبی رو برات ارزو میکنم.. امیر حسین عزیزمو ببوس دوستتون دارم


مرسي گلم
مامان ریحانا
24 اسفند 90 1:04
سلام
چه خونه تکونی اییه کار تمومی نداره خواهر جان
پس قطعی شده که نوشتی تو وب سامی
خوش بگذره التماس دعا ایشالا که سال خوبی رو در پیش رو داشته باشی
پس سوغاتی منو ریحانه یادت نره
مشهد رفتید شاندیز هم برید بهتون خوش میگذره


بله خواهر جان
دخترم عشق من
24 اسفند 90 13:32
سال نو مبارك. براتون آرزوي بهترین و شادترين لحظه ها رو دارم.
مامان رومینا
24 اسفند 90 21:38
ایشالا به کارات میرسی خانمیولی موافقم باهات نمیدونم چرا امسال اصلا حال و هوای عید نیست
مريم مامان اميررضا
24 اسفند 90 22:03
چقدر اين خونه تكوني سخته همه زن هاي إيراني هم دردتن خواهر! خسته نباشي


مرسي عزيزم آره والا منم باهاشون همدردم.ديشب تو فكرت بودم خوبي همه چي رو به راهه مريم جون؟؟؟