گردش
سلامممممممم خوبي اميرحسين يه چند روزي ميشه كه مهمون داريم و خاله سودي و شوهرش اومدن خونمون و ديشب با هم رفتيم بيرون و يه چرخي زديم اولش رفتيم بام تهران يكم براي خودمون منظره شهر و ببينيم كه خيلي قشنگ بود و باصفا البته هوا خيلي سرد بود نميشد زياد بمونيم
اينم يه نما از بالا كه زياد پيدا نيست خيلي تاريك بود
با بابايي پايين رو نگاه ميكردين
در آخر هم توي ماشين خوابت برد و ماهم رفتيم جيگركي نزديك خونه عمو حميد و جيگر خورديم با خاله سودي و عمو عباس و عمو حميد و بابايي كه كلي خوش گذشت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی