خاطرات کودکی | ثبت خاطرات کودکانه | سوال و جواب بچه داری | مشاوره انتخاب اسم | کارتون و انیمیشن نی نی دیگر
صفحه نخست پروفایل نویسنده ورود به حساب کاربری ثبت خاطرات کودک سوال و جواب بچه داری مشاوره انتخاب اسم کارتون و انیمیشن تبلیغات در نی نی وبلاگ مشاهده وبلاگی دیگر
اميرحسيناميرحسين، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

★ ★سام من امیر حسین ★ ★

نی نی وبلاگ > این وبلاگ > سفر نوروزي به آمل و اولين پست 91

سفر نوروزي به آمل و اولين پست 91

1391/2/15 11:18
نویسنده : مامان ستاره
1,055 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام سلام به همه دوستاي گلم امروز اومدم كه يكم از سفر پماجرامون بتعريفم البته كاملا مختصر چون خيلي كار دارم و وقت نميشه بعدا حسابي ميام آپ ميكنم

هوا نسبتا سرد بود اينجا جاده هراز هست و توي جاده تسمه دينام ماشين پكيد ومامنتظر امداد خودرو تو اين بدبياري منم از اميرحسين عكس ميگفتم

جنگلي توي منطقه زيارو توي آمل

من و ببين كه با چه جراتي دارم رد ميشماز خود راضی

اينجا هم كه دوست بابايي اومد نشست پشت ماشين رانندگي كنه ماشين انداخت تو زمين كشاورزي پر از شل اين كه ميگم پرماجرا بود يكيش اينه همه در حال در آوردن ماشين كه نشد

تلاشهاي زياد

بدتر شدن ماشين و بيشتر رفتن تو زمين كشاورزي.

درآخر جرثقيل

بالاخره موفق شد البته جرثقيل خنده دار بود گذاشتم براي خودت وقتي ببيني كلي بخندي

شب هم خونه دوست عموحميد دعوت بوديم

آخر سر هم رفتيم درياي سرخ رود كه اصلا خوب نبود

پ.ن: ايشالا اگه خدا بخواد فردا  ساعت 16.40 دقيقه بليط قطار داريم براي مشهد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
مامان بچه هاي كلاس موسيقي مامان بچه هاي كلاس موسيقي از همه چيز از همه چيز گذر زمان گذر زمان عكسهاي تولد 5 سالگي عكسهاي تولد 5 سالگي

نظرات (17)

مامان علي خوشتيپ
8 فروردین 91 19:48
سلام عزيزم.سال نو مبارك.هميشه به سفر .انشاالله كه هميشه خوش باشيد
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
9 فروردین 91 2:32
سلام.سال نو مبارک.عجب ماجرایی داشتین.خوبه تنها نبودین.خوش بگذره بهتون.
بهار(مامانی شهراد)
9 فروردین 91 13:30
سلام عزیز دلمعیدت مبارککجایی؟نیستی دلمن و شهراد واست یه ذره شدهزود بیا پیشمونمیبوسمت عزیزم
مامان پسر خرداد
10 فروردین 91 7:47
سلام عید شما هم مبارک انشاء اله روزهای خوبی در پیش داشته باشی با امیرحسین گلم. کلی ماجرا داشتین پس منکه اومدم سرکار اعصاب خورد کنی و اینکه همه وبلاگیها هم اینطرف و اون طرف هستند.سوت و کوره دیگه
مامانی سید کوچولو
10 فروردین 91 17:46
واقعا از روی اون چ.ب باریک رد شدی یا حقه دوربینه؟؟ ایشالله مشهد خوش بگذره راستی سال نو هم مبارک


عزيزم منظره به اين واقعي پس حقه دوربين نيست سال نو شما هم مبارك
مهدی
12 فروردین 91 11:21
سلام همه وبلاگتون رو خوندم خیلی لذت بردم ، چقدر لحظه های قشنگی رو کنار همسر و امیر حسین گل دارین اینکه وقت میذارین و همه وقایع رو ثبت میکنین واقعا کار قشنگیه ... با خوندن مطالبتون خیلی مصمم تر شدم واسه ازدواج با همه سختی ها و گرفتاریهاش راستی نمی دونم شما اهل کدوم شهر هستین با این وجود به مشهد خوش اومدین ایشالله بهتون خوش بگذره.. امیدوارم شما و خونواده خوبتون برای همشه صحیح و سالم بمونن و هیچ وقت غم و غصه ایی توی زندگیتون نباشه و همشه شاد باشین وپایدار
مریم -----------♥
14 فروردین 91 15:32
afshin
14 فروردین 91 21:15
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد: عرب هر که باشد به من دشمن است بد اندیش و بد خوی و اهریمن است زشیر شتر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسیدست کار که تاج کیانی کند آرزو تفو بر تو ای چرخ گردون تفو خداوند - دروغ ، دشمن و خشکسالی را از ایران زمین بدور دارد raftid mash had az tarafe ma khake pake ferdosi ra ziyarat konid va begoid ma bidarim
خاله ی امیرعلی
15 فروردین 91 13:28
سلام ستاره جان
همیشه به مسافرت همیشه خوش باشید
عجب دل شیری داری منکه عمرا بتونم از روی چوب به اون باریکی رد بشم


خودمم نميدونم چطوري رد شدم
mami neda
15 فروردین 91 18:37
سلام عزیزم...وای چه مسافرت پر ماجرایی داشتید ای جونم امیر حسین دلم براش تنگ شده بود عیدو حسابی خوش گذروندیداااااا بووووووووووووووووس


خيلي خوب بود اما نميدونم چرا سال خوبي نيست؟
mami neda
16 فروردین 91 1:02
ستاره جوون اخ گفتییییییییییی انقدر برام بد اومده که اصلا حس اپ کردن وبلاگ بچه هارو ندارم خدا به خیر بگذرونههههههههههه راستی انجوری گفتی دلم شور زد از ریحان و مامان سیما چه خبررر خوبن اخه سر زدم وبش اپ نکرده بود


آره والا خودت جريان ما رو كه ميدونستي كه با هم صحبت كرديم بيا خصوصي ميزارم برات. خدا به خير كنه من كه موندم امسال چي ميشه !!!! سيما تموم عيد رو مهمون داشت تازه سرش خلوت شده داره به خونش سروسامون ميده اما عكسهاشون رو گلچين ميكنه يه آپ گنده داره


مامان سارا
17 فروردین 91 10:18
عجب ضد حالي داشتين تو سفر
جرثقيل و پاره شدن دينام و ... خوب بازم خداروشكر كه به خير گذشته همه چيز ولي حسابي اين سفر تو خاطرتون ميمونه


آره خيلي بد بود تازه براي برگشتن به تهران هم تسمه ديناممون پاره شد ديگه ننوشتم اونا رو كه چي به سرمون اومد
مامان ریحانا
19 فروردین 91 17:28
سلام خواهری خوبید
خوب خوش گذشته بهتون عجب ماجرایی داشتید اول سالی
حالا مگه مجبور بودی از اونجا اینطوری رد بشی خوب می پریدی
از احساس سامی نگفتی وقتی ماشین افتاده بید درون گل و شل ؟ شل رو هم نوشتم که یه وقتی گل رو gol نخونی !!!


ويرايش شد ميخواستم خودم را محك بزنم عزيزم- نه تعجب كرد كه چي شد و ما ميخنديم به اين ماجرا
مریم
24 فروردین 91 22:43
سال نو مبارک


سال 92 منظورته؟
مریم
25 فروردین 91 19:13
خصوصی داری


بللللللله
مامان نفس طلایی
25 فروردین 91 20:13
هزار افرین به این جراتت که از اون پل داری رد میشی من عمرا نمی تونم ازین کارا کنم

مامان حارث
31 فروردین 91 9:39
عکساش عالیه ولی مواظب باشید